Lingua   

وقتی ک‎...

Shahin Najafi / شاهین‎ ‎نجفی‎
Lingua: Persiano


Shahin Najafi / شاهین‎ ‎نجفی‎


وقتی که کاندوم کاپوت بود زشت بود بد بود‎
وقتی که سردار سپاه بدلی از ممد بود‎
وقتی که هروئین و سرنگ هدفمند بودن‎
‎... ‎وقتی که مسکن‌ها خودشون دردمند بودن‎
وقتی که جنگ نبود سقف سوراخ خونه زیر بمبِ باران بود‎
وقتی که جنگ نبود و مغزها زیر بمبباران بود‎
وقتی که دراکولا برای برادرم گشت بود‎
وقتی که مرکز دنیا برای من رشت بود‎
وقتی که انقلاب خم شد به خاوران رسید‎
وقتی که نامه‌های جمکران به جماران رسید‎
وقتی که زن هنوز زن نشده بود مادر بود‎
وقتی که دوستِ دوستِ خواهرم خواهر بود‎
وقتی که مقنعه‌ها هنوز لب‌شتری بودن‎
وقتی سواران حسین لات‌های موتوری بودن‎
وقتی تویی و بغض طنز و طنز بغض آلود‎
وقتی تویی و یک گله عالم مردود‎
وقتی تویی و توبه و شعرهای دست به عصا‎
وقتی تویی و فکر شاشیدن به این دنیا‎
وقتی که توت فرنگی و موز تو بهشت مجانی شد‎
وقتی که عشق بازی چشم و پستان پنهانی شد‎
وقتی که "تام"، "جری" رو جر داد و تا آخر خورد‎
وقتی که فکر هجده ساله‌ام رو پریود یه دختر بُرد‎
وقتی که با "مشکی رنگ عشقه" پوک شدیم‎
دیدی چطور با دیاپازون‌های شکسته کوک شدیم‎
وقتی که یادِ تو، شورت و سجاده‌ام رو تَر می‌کرد‎
وقتی که بیست سالگیم دم کوچتون خطر می‌کرد‎
وقتی که "شاملو" پا نداشت، "معلم" هزارپا بود‎
وقتی که نصرت روی میز نبود، روی تخت تنها بود‎
وقتی تویی و بغض طنز و طنز بغض‌آلود‎
وقتی تویی و یک گله عالم مردود‎
وقتی تویی و توبه و شعرهای دست به عصا‎
وقتی تویی و فکر شاشیدن به این دنیا‎
وقتی که اصلاح‌طلبی و رفرمیسم شبیه هم بودن‎
وقتی که انقلابی‌ها خم شدن یا که کم بودن‎
وقتی که ریش‌ها ته ریش و ریشه‌ها زیر تیشه شدن‎
وقتی که "باکری" و "همت‌"ها سیاست پیشه شدن‎
وقتی "فریدون" اور دوز کَرد، مُرد‎
وقتی که بیست ملیون رای و باد با خود بُرد‎
وقتی که عباها شکلاتی، سفید، زرد بودن‎
وقتی که آزاد بودیم و ازادی‌ها شکل درد بودن‎
وقتی که سینما کارگردانش باتوم دار بود‎
سینما نبود سیرک بود، پر از "هدیه" و "گلزار" بود‎
وقتی تویی و بغض طنز و طنز بغض‌آلود‎
وقتی تویی و یک گله عالم مردود‎
وقتی تویی و توبه و شعرهای دست به عصا‎
وقتی تویی و فکر شاشیدن به این دنیا‎
وقتی که زن من و دختر تو و مادر شمای عنی داف‎
وقتی که رپ قی شد از گلوی هر لُمپنِ عَلاف‎
وقتی که شبح "مارکس" روی سر "دریدا" بود‎
وقتی که "دالی" پشت بوم، "فریدا" بود‎
وقتی که "حسین" کاخ سفید داشت، "باراک" شد‎
وقتی که نماینده ما تو آمریکا، "نایاک" شد‎
وقتی که به سیاست خندیدیم و سیاست به ما خندید‎
وقتی که طنز، پارازیت داشت، فرکانس‌ها گندید‎
وقتی حقوق بشر بازی و استراتژی بود‎
وقتی وطن، "کوروش" و چلوکباب و نوستالژی بود‎
وقتی که، وقتی که اتفاق می‌افتاد‎
از پشت پرده کسی به ما بیلاخ نشان می‌داد‎
وقتی تویی و بغض طنز و طنز بغض‌آلود‎
وقتی تویی و یک گله عالم مردود‎
وقتی تویی و توبه و شعرهای دست به عصا‎
وقتی تویی و فکر شاشیدن به این دنیا‎
وقتی تویی و بغض طنز و طنز بغض‌آلود‎
وقتی تویی و یک گله عالم مردود‎
وقتی تویی و توبه و شعرهای دست به عصا‎
وقتی تویی و فکر شاشیدن به این دنیا



Pagina principale CCG

Segnalate eventuali errori nei testi o nei commenti a antiwarsongs@gmail.com




hosted by inventati.org