L'Internationale
Eugène PottierDARI (PERSIANO DELL'AFGHANISTAN) / DARI (DARI PERSIAN) | |
سرود انترناسیونال | انترناسيونال |
برخيزيد، دوزخيان زمين! برخيزيد، زنجيريان گرسنگي! عقل از دهانۀ آتشفشان خويش تندر وار ميغرد اينک! فورانِ نهائيست اين. بساط گذشته بروبيم، بهپا خيزيد! خيل بردگان، بهپا خيزيد! جهان از بنياد ديگرگون ميشود هيچيم کنون، «همه» گرديم! | خیزید نفرین گشته گان خاک بر ای گشنه گی را محکومین فریاد عدالت خیزد بی باک از انفجار واپسین اي اردو عظيم برده گان ———————- ديگر شود بنياد اين جهان هر چي خواهيم ——— |
نبرد نهائيست اين. بههم گرد آئيم و فردا «بينالملل» طريق بشري خواهد شد. | اين نبرد و آخري یک جا شویم و فردا انترناسيونال شود سرشت انسان ها اين نبرد و آخري يكجا شويم و فردا انترناسيونال شود سرشت انسان ها |
رهانندۀ برتري در کار نيست، نه آسمان، نه قيصر، نه خطيب. خود به رهائي خويش برخيزيم، اي توليد گران! رستگاري مشترک را برپا داريم! تا راهزن، آنچه را که ربوده رها کند، تا روح از بند رهائي يابد، خود به کورۀ خويش بردميم و آهن را گرماگرم بکوبيم! | شاهان معدن ها و ثروت ها ناپاك و غرق اند در خاني جز تاراج دنياي احمق ها بود دست شان ديگر عاري هر انچه افريد دنياي كار افتيده در كيسه ها شان تنها ما مردم ز استبداد آن ——————— |
نبرد نهائيست اين. بههم گرد آئيم و فردا «بينالملل» طريق بشري خواهد شد. | اين نبرد و آجري يكجا شويم و فردا انترناسيونال شود سرشت انسان ها اين نبرد و آجري يكجا شويم و فردا انترناسيونال شود سرشت انسان ها |
کارگران، برزگران فرقۀ عظيم زحمتکشانيم ما جهان جز از آن آدميان نيست مسکن بيمصرفان جاي ديگري است. تا کي از شيرۀ جان ما بنوشند؟ اما، امروز و فردا، چندان که غرابان و کرکسان نابود شوند آفتاب، جاودانه خواهد درخشيد. | ما هستيم كاركران و دهقانان اردوي بيشمار تان زمين باشد ملكيت انسان نابود شود جمع مفت خار تا كي اين تر كسان و لاشخوران از سحميه ما كيرن توشه گر گم شوند خوشي تابد هميشه |
نبرد نهائيست اين. بههم گرد آئيم و فردا «بينالملل» طريق بشري خواهد شد. | اين نبرد و آخرين يكجا شويم و فردا انترناسيونال شود سرشت انسان ها اين نبرد و آجري يكجا شويم و فردا انترناسيونال شود سرشت انسان ها |